نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: از بین بردن کینه

2460
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30059
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    از بین بردن کینه

    سلام دختر ۲۹ ساله هستم . من در زندگی احساس میکنم فرد نالایق و بی فایده ای برای جهان پیرامون خود هستم. چرا؟ چون در زمان گذشته و حتی حال به دلیل سادگی بیش از حد هیچوقت قادر نبودم و نیستم در موقعیت های مختلف شوخی یا جدی از خودم دفاع کنم و طرف مقابل رو مجاب کنم که نمیتونه به حریم من تجاوز کنه و کنار بکشه حالا یا کلامی یا غیر کلامی.
    در زمان نوجوانی مورد انواعی از حالات آزار و اذیت ناشی از کنجکاوی جنسی پسر خالم شدم اما به خاطر خجالت و اینکه فکر میکردم با گفتنش تنها کسی که سرزنش میشه خودم هستم (مثل تقصیر خودته بد لباس میپوشی!!! و ... از سوی مادرم) این مشکل رو بازگو نکردم و این پسر خاله همینطور به رفتار زشت و زننده خودش در غالب شوخی ادامه میداد. حتی باورتون نمیشه به قدری این آدم بی شخصیت و کثافته که همین چند سال پیش باز یه حرکت زشت ازش دیدم ....
    خلاصه میتونم بگم تقریبا فاقد هیچ گونه اعتماد به نفسی هستم و همیشه در هر موقعیتی انگار این حس کم و بیش همیشه در من وجود داره که حق با طرف مقابله و من دارم بیخود بحث میکنم.
    متاسفانه انقدر نحیف و بی قوا هستم که حتی زور پس زدن دست یه آدمم ندارم!
    یکبار پیش یک روانپزشک یک تستی دادم و نتایج تست خشم بالا، خودخوری بالا، گارد بسیار زیاد در برابر اطرافیان و اعتماد بنفس پایین بود. اما نشد که باز برم و بپرسم چطور دقیقا میتونم بر تمام این حس های خطرناک غلبه کنم و انسان جدیدی بشم؟
    ایشون یه مقدار مذهبی بودند و در مورد مسائل جنسی و سیگار و مشروب و چه و چه هم از من سوال کردند و من به دلیل عرف اجتماع و خجالت خودم قدری احساس راحتی نداشتم که این مسائل رو برای ایشون بازگو کنم. مخصوصا اینکه ایشون جلسه قبل با پدر من هم صحبتی داشت در مورد مسائلی دیگه. (خانواده من نرمال هستند و دلیل آمدن همه ما پیش دکتر مسائل مربوط به مهاجرت و اینها بود)
    خلاصه ایشون میخواست ببینه من حالت های گریز از جنس و مخالف و این قضایا رو دارم یا خیر. در اثنای اون جلسه زدم زیر گریه و گفتم واقعا من در دوران نوجوانیم اذیت شدم... اما بعدش که از اونجا رفتم حس خوبی نداشتم که اینها رو بازگو کردم. و اصلا سبک نشدم!
    به هر حال من تاحالا ۲ بار به شکل‌تقریبا جدی دوست پسر داشتم ولی الان ۴ سال میشه که با هیچ پسری دوست نیستم و این روزها گه گاهی این مسائل به فکرم خطور میکنه فکر میکنم که شاید اینکه من ۴ ساله که دارم دوست پسر سابقم رو پس میزنم، با وجودی که اون من رو خیلی هنوز دوست داره، و اینکه تمام افرادی که در طول این مدت از هرکدوم ایراد گرفتم و نتونستم باهاشون توی رابطه برم... شاید تمام اینها دلیلش همون ترس ها و خاطرات بدیه که روی ناخودآگاه من تاثیر گذاشته؟؟؟ وقعا نمیدونم دلیلش چیه که من تا بحال تو عمرم عوشق نشدم و کسی رو دوست نداشتم... اما متاسفانه آدمهای زیادی رو عاشق و شیفته خودم کردم.‌.. و بعد دیدم نه مثل اینکه رابط یه طرفس و بدرد من نمیخوره

    در ضمن در دوران مدرسه تقریبا یک دهم بقیه دوست و رفیق داشتم و همیشه توی جمع ها ناچیز ترین محبوبیت رو داشتم همیشه یکی بودم که آخرین اولویته.

    حالا شما چی فکر میکنید؟ واقعا خصوصیاتم شبیه مریضای روانیه؟؟؟؟ ���������������� �������������
    چه جور اقداماتی غیر از مراجعه به روانپزشک هست که من بتونم روی خودم کار کنم و آدم بهتری بشم؟ چطور فکر تلافی‌و کینه ها رو از سرم بیرون کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کابوس های دوران کودکی و نوجوانی

    سلام

    عزیز متاسفم از آنچه که خواندم ولی شما مقصر نیستی گلم بلکه شما قربانی شرایط اطراف و نادانی و کم دانی اطرافیان و تجاوز به حریمتان شده اید!؟

    نمیدانم این همکار ما چه نوع تستی از شما گرفته اند ولی تمام موارد ذکر شده را در گفتار شما میشه یافت عزیز

    حتما قابل درمانه و به نظر من کمی دارو میخواهید تا مغز شما آرام بگیره و سپس مشاوره درمانی

    کوتاه سخن به یکی از کلنیکهای روانشناختی یا مراکز دانشگاهی شهر خود رجوع کنید

    و تقاضا کنید که توسط یک تیم درمان شما آغاز گردد(روانپزشک(جهت دارو)+ روانشناس(جهت مشاوره)) و بهتر اینه که روانشناستون و یا هر دو خانم باشن.

    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از بین بردن کینه

    گر انسان نتواند خشم خود را در موردی و به هر دلیلی جز در راه رضای الهی ظاهر ساخته و به ناچار آن ‌را فرو خورد، آن خشم به باطن انسان رفته و به صورت عقده و کینه در می‌آید و به این ترتیب قلب آدمی عداوت و تنفر از دیگری را در خود نگاه داشته و بر این حالت باقی می‌ماند. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «مؤمن کینه توز نیست.»(محجة البیضاء5/317).
    و این نفرت میتواند هزار و یک دلیل داشته باشد که در صدد بیان آن نیستیم چون هر کسی خودش بهتر میداند که دلیل نفرتش چیست؟ اما باید دانست که این حالتی است بس زشت و ناپسند چرا که ما باید نسبت به خطاهای دیگران رئوف و مهربان باشیم وقتی که خداوند متعال هر خطایی از ما سر میزند را با مهربانی و لطف می بخشد بدون اینکه هیچ نیازی به ما موجودات ضعیف داشته باشد، پس آیا بهتر نیست ما هم که خود سراپا نقص و عیب هستیم کمتر خطاهای دیگران را ببینیم و بذرهای کینه و نفرت را از دل بیرون بریزیم و نگذاریم رشد کنند؟
    از بین بردن کینه

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22689558





    در مورد درمان کینه و نفرت راه‌های زیادی وجود دارد که به تناسب اشخاص و با توجه به روحیات آن‌ها و شدت و ضعف کینه و نفرتی که در دل دارند متفاوت است. اما آن‌چه می‌توان به عنوان یک نسخه عمومی برای همه موارد استفاده کرد شامل مراحلی است که به برخی از آن‌ها به طور خلاصه اشاره می‌شود.


    1. تأمل در عملی که موجب کینه شده است. اگر عمل شخصی که از او کینه به دل گرفته‌اید را مورد بازبینی قرار دهید از دو حالت خارج نیست. یا عمل او مورد رضای خداوند بوده و شما تحمل کار الهی را نداشته‌اید به طور مثال عمل خلافی را در محل کار انجام داده‌اید مانند رشوه گرفتن و همکارتان شرح ماوقع را برای رئیس اداره بیان کرده و شما مورد مؤاخذه قرار گرفته‌اید و همین عامل سبب کینه شما از همکارتان را فراهم آورده است و یا پسر یا دختری که روابط مخالف شرعی را با جنس مخالف خود برقرار کرده و دوست او ماجرا را برای والدین او تعریف کرده است که وی را نصیحت کنند.
    شخص کینه توز باید بداند که هر چه این صفت رذیله در قلب وی استمرار پیدا کند وی در غم و اندوه بسر برده و در دنیا و آخرت آزار و عذاب می‌کشد. و به دلیل عدم ابراز حالت خود دچار بیماری‌های مختلف روانی و روحی می‌گردد


    در این موارد باید گفت که عیب متوجه خود انسان کینه توز است و باید ظرفیت خود را در پذیرش حقایق بالا ببرد و شرح صدر نسبت به تکالیف شرعی و دستورات اسلامی پیدا کند و نه تنفر از دوست و همکار و اگر کاری که سبب کینه شده عملی مخالف شرع بوده و با ضوابط اسلامی سازگاری ندارد به طور مثال شخصی به خواهر و یا بستگان دیگر انسان حرفی خارج از ضوابط اسلامی بزند و شخص شنیده و کینه او را به دل گرفته است. در این صورت باید گفت در چنین مواردی جای کینه نیست بلکه جای برخورد اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد و فرو خوردن خشم در این‌جا از مکرهای ابلیس می‌باشد که از آن به بی‌غیرتی تعبیر می‌شود.


    2. تأمل در نتیجه کینه‌ورزی: شخص کینه توز باید بداند که هر چه این صفت رذیله در قلب وی استمرار پیدا کند وی در غم و اندوه بسر برده و در دنیا و آخرت آزار و عذاب می‌کشد. و به دلیل عدم ابراز حالت خود دچار بیماری‌های مختلف روانی و روحی می‌گردد.



    3. تأمل در نتیجه بخشش و عفو به جای کینه و تنفر: برای شخص کینه توز، در صورت توانایی و قدرت دو امکان وجود دارد. اول آن‌که حق خود را بدون کم و زیاد در صورت محق بودن بازگیرد که این عدل می‌باشد و اگر به ناحق باشد ظلم می‌باشد. دوم آن‌که به او نیکی کرده و او را ببخشد که این فضل است. امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می‌نماید که ایشان کسی را که در مقابل ستمی که به او شده گذشت کند و به کسی که از او بریده بپیوندد و به کسی که با او بدی کرده نیکی کند را بهترین مخلوقات در دنیا و آخرت دانسته است.


    4. مطالعه در سیره اهل بیت و الگوهای اسلامی: دقت در زندگی اهل بیت به عنوان انسان‌های کامل می‌تواند ما را در یافتن راه صحیح در مواجهه با مشکلات یاری رساند.


    5. توجه به مقام انسانی و خلیفةاللهی وی و نحوه تعامل خداوند با انسان‌ها: این نکته را نباید از نظر دور داشت که انسان به عنوان اشرف مخلوقات از اهمیت ویژه‌ای نسبت به سایر موجودات برخوردار است و از طرفی انسان باید همان توقعی که از خداوند نسبت به اعمال بد خود دارد را در رابطه با ارتباط خود نسبت به اعمال دیگران داشته باشد. بدون شک هیچ کس از خداوند توقع رعایت عدالت را نسبت به اعمال خود ندارد چه رسد به ظلم. اگر دوست دارید که خدای متعال لغزش های شما را ببخشد, شما نیز نسبت به لغزش دیگران اهل بخشش باشید.
    آگاه باشید که گاه این نفرت ها دلیلی ندارد و بدون هیچ دلیلی احساس نفرت نسبت به کسی و یا فقط به جرم اینکه مثلا رفتارش شبیه کسی بودهکه مطلوب ما نبوده این ها همه وسوسه های زشت شیطان است یک انسان سالم به طور طبیعی همه مخلوقات خدا را دوست دارد مواظب این احساسات خود باشید که در دام ابلیس ملعون گرفتار نشوید
    نتیجه آن‌که رعایت همین نکات، تآثیر بسیاری در تعدیل انسان دارد گرچه برخی از مصادیق نفرت از دیگران نیاز به درمان های روانشناسی دارد و متخصص خود را می‌طلبد. با این حال توکل کنید و ببینید نقصی که او دارد و شما را به اینجا رسانده مواظب باشید خود شما نداشته باشید .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هوس غذای پخته در رژیم خام گیاهخواری
    توسط reza1 در انجمن طب سنتی و گیاهان دارویی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-25-2016, 05:29 PM
  2. پدر مادرم و دوس ندارم
    توسط Zahra12344 در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 02-23-2016, 06:01 PM
  3. جزایر گالاپاگوس
    توسط CÆSAR در انجمن جهانگردی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-02-2015, 05:48 PM
  4. ترس شدید و کابوس از رفتن ابروم
    توسط nefrat در انجمن عوامل استرس زای شدید
    پاسخ: 25
    آخرين نوشته: 06-08-2015, 04:55 PM
  5. کابوس خاطرات بد گذشته
    توسط Paria.Es در انجمن عوامل استرس زای شدید
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 04-26-2015, 03:30 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد